تا حالا تنها تر از من دیدی؟

بی وفا تر از خودت هم دیدی؟


تا حالا شده که دلتنگ باشی؟

یا عاشق یه دل سنگ باشی؟


تا حالا غمگین تر از من دیدی؟

بی محبت تر از خودت هم دیدی؟


تا حالا شده که در حسرت باشی؟

در حسرت یه مرگ زود رس باشی؟


تا حالا یک بار قلبت خورد شده؟

که بفهمی قلب منم پودر شده؟


تا حالا شده کسی بگه با تنه؟

میشه دست از سر من بر داری؟


تا حالا با خودت فکر کردی؟

که منو زیر پات خورد کردی؟



خوش به حال اون کسی که تو دلت جا داره

خوش به حال اون کسی که تو براش میمیری


من حسود نیستم..........










نظرات 4 + ارسال نظر
بیتا چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ق.ظ http://khaste-nabash.blogsky.com

من اعتراض دارم آقا اعتراض دارم این چه عنوانیه انتخاب کردین؟؟این چه رنگیه...چرا همه چی سیاهه؟؟!!! من فانوس همراهم نیس...چراغ قوه هم باطری نداره....چرا آخه!!!تازه از نوشته هاتون هم غم و غصه داره چکه که چه عرض کنم...فوران می کنه....
دوباره تأکید می کنم :من اعتراض دارم....رسیدگی کنین خواهشاً

سلام بیتا خانوم
دلیل این غم و خستگی
ناراحتی من نیست
ولی بالا خره باید یه جایی باشه که ادم خودشو خالی کنه یا نه

تهی پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 01:06 ق.ظ http://man-eman.blogsky.com

سلام ....
تا حالا با خودتون فکر کردین ممکنه حتی یه نفر رو این کره خاکی باشه که این سولا رو از خودش نپرسیده باشه !!!؟!
متن زیبایی بود ممنون ...
کاش گاهی وافعاٌ می فهمیدیم روزگار این بلاهارو برای او هم تکرار کرده است یا نه !!!!

ankabut پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:47 ق.ظ http://afs0os.blogfa.com/

ankabut پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 11:50 ق.ظ http://afs0os.blogfa.com/

راستی عکسه خیلی خشگله ها

چشمات خوشگل میبینه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد